این رقم در نوروز سال گذشته نزدیک به نیم میلیارد دلار بوده است. هجوم مسافران در این ایام به دو مقصد اصلی گردشگری سالهای اخیر ایرانیان یعنی دبی و ترکیه و بخشی نیز ارمنستان میباشد. این وضعیت البته در تمام طول سال نیز تداوم دارد. اما چرا چنین است؟
آنها که دست کم همین سه کشور مذکور را دیده باشند میتوانند تأیید کنند که در قیاس با مناطق دیدنی و جاذبههای گردشگری خودمان، این کشورها چیزی برای عرضه ندارند. در این میان بویژه دبی و ارمنستان هیچ حرفی برای گفتن ندارند.
بخشی از این سفرها البته ممکن است به دلیل تلاش برای تجربه فضایی متفاوت باشد. بخشی دیگر زمینههای دیگری دارد. مثلاً فقر فرهنگی بدان شکل که یک سفر خارجی را مایه فخر و مباهات دانسته و در چشم و همچشمیها به آن میبالد، درست مانند مصرف کالاهای خارجی. بخشی دیگر به واسطه فعالیتهای گسترده تورهای گردشگری و تبلیغات اغواکننده آنهاست و... دهها دلیل دیگر. بیگمان اما یک دلیل هم در این میان چنانکه همه ما میدانیم وبسیار هم گفته شده است، ارزانتر بودن این سفرها در قیاس با موارد مشابه است. شاید تعجب کنید، اما در خیلی از موارد چنین است.
خدمات گردشگری در کشور ما گران است از گذشتههای دور چنین بوده و در نتیجه همه جا در کنار هتلها، مسافرخانهها هم حاضر بودهاند. هزینههای اقامت در یک هتل با شمار ستارههای مساوی در ترکیه نسبت به ایران خیلی ارزانتر است، در ارمنستان نیز به همین ترتیب است. در بقیه خدمات گردشگری نیز در مواردی هزینهها مساوی و در برخی نیز ممکن است ما ارزانتر باشیم. اما سخن این است که این وضعیت سبب میشود هر خانوادهای یک چادر مسافرتی دنبال خودش راه بیندازد و جرأت نزدیک شدن به اماکن اقامتی را نداشته باشد.
اگر بناست مقصد گردشگری باشیم و از این راه درآمدزایی کنیم، باید زیرساختهای آن را نیز بسازیم. وقتی جوابگوی گردشگر داخلی نمیتوانیم باشیم، چگونه مدعی رقابت در سطح بینالمللی خواهیم بود؟... البته ناگفته نگذارم که با تمام این احوال به گمان این قلم باید سیاستهای دولت به گونهای باشد که به هر صورت ممکن از حجم این سفرهای بیهدف خارجی کاسته شود. کشوری که بنابر اقتصاد مقاومتی دارد نمی تواند به این آسانی منابع ارزیاش را صرف چنین اموری کند هیهات که سالهاست حرف از صنعت پرسود گردشگری میزنیم و روز به روز در این عرصه به عقب میرویم.
نظر شما